به گزارش قدس آنلاین به نقل از پنجره، گویا وقتی انسان پا به دنیا میگذارد، خصیصههایی را بهعنوان ذات از والدین خود میگیرد و در دوره کودکی و نوجوانی مقداری میآموزد و آنگاه در دوره جوانی، شاکله شخصیتیاش شکل میگیرد؛ از اینرو دوستان، اطرافیان، معلمان و استادان در این دوره از اهمیتی ویژه برخوردارند. بسیاری از شخصیتها معتقدند که مرحوم آیتالله بهجت در دوران جوانی از بهترین اساتید وقت بهره گرفته است. متن زیر، اشارهای کوتاه به برخی استادان ایشان در آن دوران است.
حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی
در تقوا و علم، منقولا و معقولا یگانه بود. در سال 1296 در نجف متولد شد. پدرش بازرگانی بود متدین، مقیم کاظمین. مرحوم اصفهانی تا نزدیک به بیست سالگی در کاظمین مقیم بود و تحصیل میکرد. بعد به نجف مشرف شد و در درس مرحوم آخوند ملامحمدکاظم خراسانی حاضر شد. وی در علوم معقول، شاگرد مرحوم میرزا محمدباقر حکیم اصطهباناتی است. مرحوم اصفهانی تألیفات زیادی در فقه و اصول دارد و اندیشهاش، هم اکنون، جزء اندیشههای زندهای است که در میان علما و فضلای حوزههای درس فقه و اصول مطرح است. منظومهای در فلسفه دارد، بسیارعالی، به نام «تحفه الحکیم». رسالهای هم در معاد نوشته است. حضرت استادناالعلامه آقای طباطبایی در سالهای میان 1344- 1354 از محضر این بزرگ بهرههای فراوان برده و افتخار شاگردیاش را دارند.
آقا سیدحسین بادکوبهای
مرحوم بادکوبهای در سال 1293 در دهی از دهات بادکوبه متولد شد. پس از تحصیل مقدمات به تهران آمد و ریاضیات را نزد میرزای جلوه آموخت و فلسفه را از محضر حکیم اشکوری و حکیم کرمانشاهی استفاده کرد. آنگاه به نجف رفت و به تکمیل علوم نقلیه در حوزه آخوند ملامحمد کاظم خراسانی و شیخ حسن ممقانی پرداخت.
مطابق نقل علامه تهرانی در نقباء البشر، مرحوم بادکوبهای در نجف در علوم عقلی و نقلی شهرت یافت و به تدریس رشتههای مختلف نقلی و عقلی پرداخت. گروه بسیاری از محضرش بهرهمند شدند. مطابق نقل علامه تهرانی، این مرد و مرحوم حاج شیخ محمد حسین غروی دو چهرهای بودند که در آن زمان در نجف به اطلاع بر علوم عقلیه شناخته میشدند. مشارالیه در سال 1358 در نجف اشرف درگذشت
حاج میرزاحسین نائینی
از اکابر فقها و اصولیون قرن چهاردهم هجری است. نزد میرزای شیرازی و سیدمحمد فشارکی اصفهانی تحصیل کرده است و خود، مُدرسی عالی مقام شد. شهرت بیشتر او در علم اصول است. به معارضه علمی با مرحوم آخوند خراسانی برخاست و از خود نظریات جدیدی در علم اصول آورد. بسیاری از فقهای زمان ما از شاگردان اویند. او کتابی نفیس به فارسی دارد به نام تنزیه الامه یا حکومت در اسلام که در دفاع از مشروطیت و مبانی اسلامی آن نوشته است. او در سال 1355 هجری قمری در نجف وفات یافت.
آقای سید ابوالحسن اصفهانی
سید ابوالحسن در سال 1284 قمری در دهکده کوچک «مدیسه» لنجان اصفهان پا به عرصه وجود نهاد. سید ابوالحسن دروس ابتدایی طلبگی را در زادگاه خود، نزد یکی از روحانیان آن دیار آغاز کرد و پس از گذراندن دوره ابتدایی به حوزه علمیه اصفهان، که در آن عصر یکی از حوزههای مهم شیعی بهشمار میرفت، مهاجرت نمود. او در اصفهان از محضر استادانی همچون: آیتالله کلباسی، آیتالله چهارسوقی، آیتالله درچهای، آیتالله جهانگیرخان قشقایی و... بهره فراوان برد و در همین ایام، خود نیز به تدریس ادبیات عرب و فقه و اصول میپرداخت. سرانجام در شب نهم ذیحجه 1365ق،. در 81 سالگی دارفانی را وداع گفت. پیکر شریف آیتالله اصفهانی پس از حمل از کاظمین به نجف برده شد و تشییعی کم سابقه، در صحن مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) کنار قبر فرزند شهیدش، سیدمحمد حسن و آرامگاه آیتالله خراسانی به خاک سپرده شد.
آقای شیخ مرتضی طالقانی
مرتضی طالقانی در سال 1274 هجری قمری در روستای دیزان [طالقان] به دنیا آمد. پدرش مولا آقا جان طالقانی بود. وی در همانجا زندگی کرد و به شبانی مشغول بود. او بعد از 40 سالگی و در پی یک تحولی روحی، تحصیل را آغاز کرد. ابتدا در یک مکتب محلی خواندن و نوشتن را آموخت. سپس در تهران مقدمات و سطح را به پایان رساند. پس از آن، برای تحصیلات عالی به اصفهان و آنگاه نجف مهاجرت کرد و با حضور در درس محقق خراسانی به اجتهاد رسید. وی در روز اول محرم سال 1363 هجری قمری در 89 سالگی درگذشت و در ایوان سوم از حجرات جنوب غربی صحن علوی به خاک سپرده شد.
جناب محمدتقی جعفری درباره درگذشت وی میگوید: «خدمت شیخ مرتضی طالقانی رسیدم و گفتم: آقا به ما درس بدهید. ایشان پاسخ دادند: درس تمام شده است. من گمان کردم بهخاطر فرارسیدن ماه محرم درس را تمام کرده است، گفتم آقا چند روز به محرم مانده است. جواب دادند: شیخ محمدتقی درس تمام شد؛ خر طالقان رفته و پالانش مانده. متوجه شدم از مرگشان خبر میدهند و در حال عبور از پل دنیا به ابدیت هستند. گفتم: این دم آخری چیزی بگویید گفتند: پس متوجه شدید و بلافاصله این بیت را خواندند:
تا رسد دستت به خود شو کارگر/ تا فُتی از کار خواهی زد به سر
و بعد اشک از چشمان شیخ جاری شد و من روی ایشان را بوسیدم و قطرات اشک ایشان بهصورتم نشست.» این آخرین ملاقات علامه جعفری با شیخ مرتضی طالقانی بود و فردای آن روز خبر رحلت ایشان در مدرسه منتشر میشود.
آقای سید علی قاضی طباطبایی
شیخ آقا بزرگ تهرانی در شرح احوال ایشان مینویسد: «سیدمیرزاعلی آقا قاضی فرزند میرزاحسین طباطبائی تبریزی، عالمی بود مجتهد، متقی، با ورع، اخلاقی و فاضل. در 13 ذیحجه سال 1285 ه. ق. در تبریز زاده شد. در آنجا از بعضی فضلا و نیز از پدرش و میرزامولا تبریزی، صاحب «حاشیه رسائل» و سید محمد علی قراجه داغی استفاده علمی کرد و به سال 1313 ه. ق بهسوی نجف رهسپار شد و در آن شهر از محضر موسی محمد فاضل شربیانی، و شیخ محمد حسن مامقانی، شیخ الشریعهاصفهانی، آخوند خراسانی و میرزاحسین خلیلی بهرهها برد و در فقه، اصول، حدیث و تفسیر متخصص و ماهر شد. نیز از رجال اخلاق بهشمار میآمد و بین اهل علم به این ویژگی معروف بود و در این موضوع نیز تدریس میکرد و شاگردان و مریدان و ملازمانی داشت. او در سیره و روش خود دارای خلقی کریم و ذاتا مردی شریف بود و در شب چهارشنبه 6 ربیع الأول 1366 به دیار قدس پرکشید و در وادی السلام نزدیک مقام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) به خاک سپرده شد.
نظر شما